کرمانشاه امروز نتیجة سیاستگذاریهای دیروز است که همة مسئولان را به تلاش برای رهایی از این بنبست واداشته است دیروز جنگ و ...
سخن سعدی است:
چو عضوی به درد آورد روزگار.............. دگر عضوها را نماند قرار
تمامی ولایات ایران اعضای یک پیکرند، پیکرة هزاران سالهای که خاک پاک آن آمیخته با جسم و جان نسلهای پی در پی نیاکان مردم غیرتمند و سرفراز این سرزمین اوست بدان روی تقدسی فراتر از باور دارد به ویژه که پیامبر بزرگ اسلام عشق به میهن و دوستی آن را از ایمان راستین برشمرده است، کرمانشاه سینة ستبر این جغرافیای بیدار، زادگاه من است، شهری که با استودان آژی دهاک مادها را و با کتیبة بیستون هخامنشیان را و با طاق بستان ساسانیان را به یاد دارد و بنا به قول هرتسفلد دروازة آسیاست، واسطه تجارت میانرودان و ایران بر مدار شاهراه بزرگ خراسان که هنوز برهمان مدار بر دوام است تا شاید ساکنانش دمی بیاسایند، کرمانشاه چون شهر و کوی و برزنی یافت پرورشگاه رجال سیاسی و فرهنگی بوده است که در ترقی و پیشرفت ایران تاثیر مستقیم داشتند و اما امروز را چگونه میگذراند؟ بر آن شدم که از دیروز بگذرم امروز را دریابم و چشم به راه آینده باشم و اگر برای تمامی استانها و ولایات سرزمین مقدس ایران شرح حالی از این دست را برای آگاهی همگان فراهم سازیم به تصوری امیدوار، درمان این ولایات بیمار و خسته، راه به سرمنزل مقصود خواهد برد بیان این نکته ضروریست که تمامی آمار و ارقام ارائه شده در این نوشتار از سوی رسانه های رسمی استان اعلام شده است.
کرمانشاه قریب دو میلیون نفر در کل استان جمعیت دارد که 70٪ شهرنشین و 30٪ روستانشین هستند. از این جمعیت (650/000) ششصد و پنجاه هزار نفر جوان از سن 14 تا 29 سال میباشند که تقریبا یک سوم کل جمعیت استان را تشکیل میدهند، و جمعیت سالمندان (137000) یکصد و سی و هفت هزار نفرند، یعنی به طور نسبی هر فرد میانسال کرمانشاهی بار پرستاری یک سالمند یا یک جوان را بردوش دارد، این شهر یازدهمین شهر فرسودة کشور است (247000) دویست و چهل و هفت هزار نفر در بافت فرسودة شهر زندگی می کنند، یعنی از (11000) یازده هزار هکتار مساحت شهر کرمانشاه که قریب یک میلیون نفر جمعیت دارد، 247000 نفر که یک چهارم تقریبی جمعیت شهر کرمانشاه است در 1280 (یکهزار و دویست و هشتاد) هکتار سکونت دارند (!؟) که میزان فقر اقتصادی در جامعه شهری را آشکار میسازد.
کرمانشاه شهری که هشت سال جبهه مقدم جنگ تحمیلی و ایستگاه تخلیة بمبهای دشمن بود با (9800) نه هزار و هشتصد شهید و (19000) نوزده هزار جانباز و (17000) هفده هزار آزاده که با 946 (نهصد و چهل و شش) زن شهیده مرتبه دوم این امر را در کشور دارد و با (1352) هزار و سیصد و پنجاه و دو زن جانباز مقام اول را به خود اختصاص داده است.
بعد از سردشت کردستان دومین منطقهای است که به علت بمباران شیمیایی در منطقة بان زردة ریجاب، بالغ بر دویست و بیست جانباز شیمیایی دارد.
با کوله باری از فقر و نیاز در اوج توکل و اعتقاد جزء چهار استان برتر در امر بازسازی عتبات عالیات است و قریب یک میلیارد و دویست میلیون ریال توسط مردم این شهر برای بازسازی تل زینبیه در عتبات عالیات اهدا شده است. زنان خیر و پارسا 70 (هفتاد) گرم طلا و اهالی نیز یکصد و بیست میلیون تومان برای سنگ کاری تل زینبیه اختصاص داده اند.
کرمانشاه بعد از آستان قدس رضوی بالاترین میزان موقوفه را در جهت نیات واقفین امور خیریه دارد، و چهل و پنج بقعه زیارتی که اکثراً پس از انقلاب اسلامی مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته اند و در اوج شکوه معماری و ساختمان در تمام دوران حیات خود به سر میبرند در استان یازده مدرسه علمیه فعال با هشتصد و پنجاه طلبة جوان و چهل و هفت استاد مدرس فعالیت دارند و هرساله حدود یکهزار و دویست مبلغ در ایام محرم به نقاط مختلف استان اعزام میشوند و به همین ترتیب تعداد هشتصد تا هزار هیئت مذهبی ثبت شده در این ولایت وجود دارد، اهالی استانی که با این کارنامة اعتقادی هفتاد درصد حائزین شرایط در انتخابات شرکت کرده و از مجموع 950/051 رأی 545/762 رای را به جناب آقای دکتر حسن روحانی داده اند و اکنون چشم به راه توجهات همه جانبة دولت به انتظار نشسته اند و خود نیز از هیچ همکاری برای بهبود اوضاع فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... کوتاهی ندارند.
کرمانشاه تا پیروزی انقلاب اسلامی و حتی مدتی بعد از پایان جنگ مهاجرپذیر بود و از استانهای همجوار و سایر نقاط افرادی به این شهر روی میآوردند از اصفهان، آذربایجان، یزد، چهارمحال، لرستان، کردستان و... اما امروز نه تنها مهاجرپذیر نیست بلکه مهاجرگریز است. با تمام هجوم روستاییان به شهر و تشکیل شهرکهای اقماری فاقد خدمات اولیه که از عوارض بعد از جنگ بود، جوانان پسر به استانهای همجوار همدان، سنندج، خوزستان و تهران و... مهاجرت می کنند،فزونی حضور دختران در سطح استان، آگاهیهای ابتدایی تربیتی، محدودیتهای نشأت گرفته از تعصبات، ضربات روحی و روانی به جا مانده از هشت سال جنگ و توهم و افسردگی، بدسرپرستی و عدم انسجام اوضاع اجتماعی، پدیده فرار دختران از خانه و خودسوزی آنها را حاصل می شود، لاقیدی و کارتن خوابی در کرمانشاه بیش از دو دهه عمر ندارد، گسترش بدون مطالعه شهر کرمانشاه و ایجاد شهرکهای اقماری همچون شهرک آناهیتا، شهرک باهنر، شهرک سجادیه، شهرک امام خمینی، شهرک ظفر شهرک پردیس و... خندقی از جهنم زیستی را در گرداگرد شهر ییلاقی پادشاهان ساسانی فراهم آورده است که تابستانهایی با خاک و گرد و غبار و زباله و زمستانهایی با گل و لای و لجن و ایجاد انواع جانوران ناقل میکروب دارند شهرکهایی بدون خدمات پزشکی، بانکی، پارک، تفریحگاه، زمین بازی، گاه حتی بدون فاضلاب بهداشتی و حمل زباله و رفتگر و ... که در بعضی از شهرکها مشکل گازرسانی و آب آشامیدنی و برق، خانواده هایی روزها با آب کشیدن از تانک شهری رفع نیاز می کنند و شبها را در زیر نور فانوس،بدون برق به روز میرسانند (؟!)
گرچه در داخل شهر پروژه های احداث باغ گلها گاه با 90 درصد پیشرفت فاز اول و دوم خود را می گذراند و در الهیه و امام حسین، شهدا و تقاطع گلها و... در جریان است و افتتاح آبشار زاگرس در کمربندی غربی شهر کرمانشاه نیز در همین راستا چهره نموده است اما پارک کوهستان سالهاست در انتظار تله کابین است یا افسانه بزرگترین پارک غرب کشور در سراب قنبر همچنان باقی است، و سرانة فضای سبز هنوز هم یک متر از میانگین کشوری کمتر است. بلوار شرقی کرمانشاه یعنی بالای بلوار شهرک جعفرآباد، مجموعهای از ضایعات فروشیهای بی سروسامان است که موش و لجن و تعفن از دهانه بیغوله هایی که محل خرید و فروش طلای سیاه یعنی زباله های شیمیایی است و گواه تراژدی این پدیدة ناهماهنگ با شئونات انسانی و اسلامی امروز که هر ظهر و شام جوانانی ایرانی با چهارچرخ های دستی و گاه با گونیهای چند متری در کنار گربه های ولگرد به زباله دانهای متحرک متوسل میشوند تا شاید ضایعات بیشتر را برای تامین معاش خود فراهم نمایند هرچند این پدیدة زشت و رنج آور از تهران به سایر شهرها و از جمله کرمانشاه سرایت کرده است اما از پدیده های اجتماعی و شهری دیگر تهران در کرمانشاه خبری نیست مضافاً این که سرقت کابلهای برق و ژنراتور و... با اهالی شاکی و کسبهای نگران را در این محله فراهم آورده است.
در حلقه های اجتماعی این چنین هستیم که خبر میرسد چهار روستای نوکان، کرناچی، دره دراز، صادقیه اطراف شهر به صورت منفصل از لحاظ ساخت و ساز و نظافت با مصوبة استانداری به محدودة شهری ملحق شده اند (؟!!) و این گسترش با چه مبنایی از خدمات همه جانبة شهری با اشاراتی که گذشت موافقت دارد، فقط خدا میداند، ساخت و سازهای بی رویهای که بیش از ده نقطة شهر را محل تخلیه نخاله ساختمانهای نوساز و درحال تعمیر کرده است کوهی از نخاله در جنب بیمارستان امام رضا (ع) از توابع شهرداری منطقه (6) را به وجود آورده است، در محلی که چهار صد و هشتاد خانوار با 3000 نفر جمعیت در کنار بیمارستان زندگی می کنند و شهرکهای جوادیه و شهرک پرواز و ... نیز مبتلای همین دردند.
کرمانشاه از دوازده کشتارگاه تنها یک کشتارگاه صنعتی دارد و مابقی کشتارگاه سنتی است در سال 1391 زمینی را برای ایجاد محل نمایشگاهها کلنگ زدند که هنوز برهوتی بیش نیست و به روایت مطلعین زمین مزبور بین نزاع بوده است، هرگاه نمایشگاه فصلی برای خدمت رسانی اقتصادی به اهالی برگزار می شود در مسیر جای رفت و آمد و نفس کشیدن و پارک ماشین نیست و در تنگنای تردد بازار بلخ برپاست.
از یاد نبریم که نمایشگاه معطل عنوان بین المللی دارد مانند فرودگاه کرمانشاه که بین المللی است یا شاید دانشگاه بین المللی هم داشته باشیم اما آیا هر مکانی با تابلوهای متداول بینالمللی میشود (؟) مگر این که نام کور را عینعلی بگذاریم.
حدیث مونوریل کرمانشاه بر سر هر بازاری است،اندیشهای که می گویند در سفر مسئولین شهر به اروپا نشأت گرفته است (؟!) شاید می خواسته اند حمل و نقل پرسنل و کارگران و کارمندان متعدد با خانواده های ساکن در شهرکهای صنعتی متعدد در شمال و جنوب شهر را که وجود خارجی ندارند، سرعت بخشند (؟!) و به هرحال بدون توجه به مسئله ثبت یونسکو و مزایای آن، بدون توجه به بافت خاکی شهر تاریخی کرمانشاه، بدون توجه به طرح بازسازی بافت فرسوده و جاذبه توریستی شهر- سوغات فرنگ آوردند و با عنوان بزرگترین پروژة درون شهری غرب کشور به طول 13 کیلومتر که در عالم خیال 16000 مسافر بیکار را در هر دوره جابجا می کند دست به کار تخریب شهر و مسیرهای باستانی و تاریخی کرمانشاه زدند، فریاد میراث فرهنگی به جایی نرسید و اوقاف و میراث فرهنگی برای اثبات نظریه و گاه حقوق متعلق در حوزه های آثار باستانی و آثار تاریخی مذاکره بر دوام دارند، زیرا این زاد و بوم بهشت گمشدة تاریخی و باستانی و اکوتوریسم ایران است، و از سایه این سیاستگذاریهای غیرحرفهای سیمای کرمانشاه تا مرز ترمیم پذیری فرسنگها فاصله دارد.
در امر ورزش سالها استادیوم پانزده هزار نفری شهر که در دست احداث است به پایان نرسیده و هفت میلیارد تومان کسر بودجه دارد، دهکدة المپیک کرمانشاه! از سال 1386 با قریب 60درصد پیشرفت فیزیکی چشم انتظار لطف مسئولان است. با این طرحهای کلان در عرصة ورزش هنوز جوانان این عرصه زمینی جوابگو برای انجام تمرینات خود ندارند، و درحالی که یکهزار قطعه زمین مناسب در سطح شهر متعلق به شهرداری بی سامان است حداقل با پیروی از مدیریت شهری سایر شهرها این زمینها برای اوقات تفریحی جوانان و اهالی به زمینهای ورزشی محله تبدیل نشده است. امروز در کرمانشاه حمایت از تیمها و مدال آوران ورزشی سیاستی تبلیغ شده است که نشات گرفته از برنامه اقشار سرمایه داران درحال رشد میباشد و تفسیر خاص خود را دارد و دراین حکایت یک بام و دو هوا مثلا فوتبال بانوان به خاطر عدم اسپانسر نفری از پانصد تا یک میلیون تومان زمین گیر میشود، و بعضی مواقع به سبب عدم حمایت به ویژه در ورزشهای رزمی به ویژه بانوان ناکام می مانند از سوی دیگر مؤسساتی شهری و شورایی در یک تصمیم تشکیل چندین تیم از ورزشهای مختلف را تحت الحمایه قرار می دهند و از سویی دیگر ورزشهای دارای پیشینه تاریخی در کرمانشاه برای حضور در میدانهای رقابتی اکثراً به کمک و همراهی اسپانسر نیازمند است، توقف رشد تاسیساتی ورزشی و معطل ماندن پیشرفت اجتماعی و فراگیر این حوزه جمع ضدینی است که جز با نظارت و دقت و سیاستگذاری خبرگان مدیریت ورزشی سامان نمییابد، ضعف رسانه و تریبون اختصاصی ورزش و ناکارآمدی و تظاهر به دانایی مرتبطین به این امر حیاتی به ویژه برای نسل جوان استان فترتی وحشتناک و آیندهای غیرقابل جبران در پیش دارد.
هرچند صدا و سیما جایگاه ویژهای در خبر و برنامه مستقل و گفتگو با مسئولین ورزش استان اختصاص داده است!
همسایگان عراقی به سبب ایمان به استعداد پزشکان ایرانی و نزدیکی شهر کرمانشاه به مرزهای زمینی بیماران خود را برای معالجه به این شهر میآورند به همین سبب ساختمانهای پزشکی متعدد در خیابانهای اصلی شهر بدون پیش بینی ضروریات همه جانبه تشکیل شده است و شهر کرمانشاه دارای بیمارستانهای فرسودهای است که باید با بیمارستانهای مجهز کشورهای اردن، ترکیه و امارات رقابت کند از جمله دو بیمارستان امام خمینی و بیمارستان معتضدی که مورد استفاده خود اهالی هستند، به کلی فرسوده اند حتی در شهرستانهای استان وضع بهداشت و درمان چنان اسفناک است که شهر گیلان غرب دومین شهر مقاوم کشور در طی هشت سال جنگ با 65000 نفر جمعیت دارای یک بیمارستان 96 تختخوابی است که از شدت غیرقابل رؤیت بودن محیط آن اجازه ورود به گزارشگران و خبرنگاران داده نمیشود.
بهزیستی سازمانی است که در کرمانشاه 300/000 نفر به انحاء مختلف از خدمات آن بهره مند هستند، 12000 خانوار تحت پوشش دارد، چهار مرکز مختصر نگهداری سالمند دارد، حدود چهارصد نفر را در سرای سالمندان نگهداری می کند، 4000 ناشنوا و کم شنوا در سطح استان دارد و 30/000 معلول جسمی وحرکتی مربوط به این سازمان با حقوقی از چهل تا نود هزار تومان به روایت معلولین و مسئولان در ماه زندگی می کنند بدون هیچ کانون و تشکیلات متداول جهانی، کارگران ساختمانی با عدم بیمه بیکاری و بدون طرح ساماندهی روزگاری خاکستری دارند، در رشد 1/08 جمعیت در چهار ماهة اول امسال از 11429 نوزاد 5528 نوزاد دختر و مابقی پسر بوده است و در نه ماه اول سال 92 از 23000 واقعه ازدواج 4900 واقعه به طلاق انجامیده در کرمانشاه هر سه ساعت یک طلاق انجام میگیرد ایدز و اعتیاد و بیکاری روند صعود و نزول متفاوتی دارند که جز با تحقیق و گزارش مستند نمیتوان آماری صحیح ارائه نمود.
کمیتة امداد در مناسبتهای معین میزانی از 2200 تا 2500 پایگاه یا صندوق برای دریافت کمکهای مردمی دارد که 1500 پایگاه آن در مدارس برای تأمین دانش آموزان نیازمند مستقر میشود و در سطح شهرستان با 150 پایگاه 67000 دانش آموز نیازمند را تحت پوشش دارد که امسال اداره اوقاف 150 میلیون تومان لوازم التحریر برای رفع نیاز آنان خریداری کرده است و قریب 6000 یتیم تحت پوشش کمیته امداد اسلام آباد غرب میباشد، این گزارش قدم به قدم و همه جانبه تا این نقطه از عدم مناسب سازی شهری، و اوضاع اجتماعی، فقر، افسردگی، آسیب های ناشی از جنگ و عوارض آن در انتظار همتی والا و بالاست تا با توانمندیها و پتانسیل بالایی که در تمام حوزه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی را دارد بتواند دوران شکوفایی خود را بازیابد.
در حوزة توسعه فرهنگی با اینکه استان کرمانشاه از پیشینة مقتدر و عظیمی برخوردار است و امروز ذخایر ارزشمند فرهنگی در اختیار دارد، اما سالهاست که توسعة فرهنگی در این سامان در کما به سر میبرد، کمیت رسانه مکتوب یکسان، دایرة کیفیت را محدود ساخته است ارتباط بر استعداد رسانهای پیشی گرفته و اسپانسر اداری واقتصادی بر مدیریت اخلاقی و آرمانی اکثریت متولی شده است جز قلیلی رسانه مستقل که موازی با شخصیت مسئولان آنها میباشد.
بعد از جنگ به سبب ویرانیهای گسترده از بمباران موشکی و خوشهای سینماها از جمله سینما فرهنگ، سینما بهمن،سینما آزادی، سینما پیروزی، سینما استقلال و سینما شهرفرنگ، به تعطیلی و تخریب کشیده شد و متروکه گردید، و به سبب عدم استقبال اهالی از سوی صاحبان سینماها تقاضای تغییر کاربری گردیده، امروز یکی دو سینمای چندمنظوره در شهر یک میلیون نفری کرمانشاه وجود دارد که به میزان جمعیت شهر در مقیاس 1/1 می باشد درحالی که مقیاس استاندارد جهانی در کشورهای آباد به ازاء هر یک میلیون نفر 60 سینما می باشد و این درحالی است که هیچ یک از شهرستانهای استان کرمانشاه دارای سینما نیستند.
کتابخانة امیرکبیر به روایت مسئولان در 3700 مترمربع در سه طبقه ساخته شده است که با خریداری 40/000 جلد کتاب میزان کتابهای آن به 80/000 جلد رسیده و باید از ماه مرداد 1392 سرویس دهی آن آغاز شده باشد، ایستگاه های مطالعه استان ده ایستگاه با حدود 60/000 جلد کتاب در شهرستانهای پاوه و اسلام آباد غرب و ... قرار بود که انجام شود، میانگین مطالعه در کشور 72 دقیقه در کرمانشاه 68 دقیقه میباشد این استان با 82 باب کتابخانه عمومی، 65 هزار عضو کتابخانه دارد.
در حوزة هنر رتبه پنجم کشوری را دارد و دو هزار و یکصد (2100) هنرمند کرمانشاهی از بیمه هنرمندان برخوردارند.
اکثر قریب به اتفاق حرکات فرهنگی و هنری در کرمانشاه مناسبتی است، سهم اقلیتهای دینی و مذهبی و سهم شهرستانها در فرهنگ مرکز استان زیر صفر است زیرا اصولاً حسابی برای آنها باز نشده است اندیشة تفکیکی هنر و فرهنگ مردمی و غیرمردمی یا دولتی از بغرنجترین بینشها و تهدیدی هولناک برای امروز و آینده است که به شیوة هنر و فرهنگ سطح و عمق میانجامد به ویژه که اقداماتی جانبدارانه با عنوان حرکت جوششی و مردمی که این چنین هم نیست فاز سومی در بحران هویت در استان گشوده است. به درستی از لحاظ فرهنگی کرمانشاه همچون جزیرهای منفصل اداره میشود که پیوندی در شیوة پیروی از مرکز کشور و حتی استانهای همجوار ندارد درحالی که توسعة این استان به عنوان نهمین کلان شهر ایران میبایست در راستای سایر کلانشهرهای کشور باشد.
آموزش و پرورش استان کرمانشاه با 14800 (چهارده هزار و هشتصد) مدرسه و 114700 (یکصد و چهارده هزار و هفتصد) کلاس درس قریب 320/000 (سیصد و بیست هزار) دانش آموز در مقاطع مختلف دارد و همانطور که در بحث اجتماعی اشاره شد از این تعداد قریب 60/000 دانش آموز تحت حمایت مالی مراکز مسئول است.
قریب 110/000 (یکصد و ده هزار) نفر بی سواد در سطح استان وجود دارد، دانشگاه رازی کرمانشاه، بالغ بر پنجاه سال از عمرش می گذرد 12000 (دوازده هزار) دانشجو در 65 رشته کارشناسی و 105 رشته کارشناسی ارشد، مشغول به تحصیل هستند و درعلوم پایه رتبة هفدهم علمی را دارد، و در این زمینه شخصیتهای بزرگ علمی و چهره های جهانی چون پروفسور شمسی پور، پروفسور معصومی، پروفسور خدایی، پروفسور قلیوند، پروفسور رضایی و... در این دانشگاه تدریس می کنند که به سبب محدودیت و پوسته گرایی مطالب رسانهها حتی اکثر برای مردم شهر کرمانشاه ناشناخته اند درحالی که آوازة فضیلت آنها در دانشگاه های معروف جهان آشکار است. در مراسم بزرگداشت مدار بستة تجلیل از حدود یکصد و یک نخبه در دانشگاه و استان، سالن مراسم چنان مینمود که بیش از تجلیل شدگان کسی حاضر مجلس نیست، حتی نمایشگاه پژوهشی که برنامه های جنبی این مراسم بود برگزار نشد و انعکاسی در خور شأن و جایگاه آن در رسانهها نداشت زیرا پیوندی بایسته در بین دو حوزة دانشگاه و رسانه در این استان وجود ندارد و ...درحالی که نام محمد به زکریای رازی از مفاخر ایران و نخستین ماتریالیسم مشرق زمین در این نیم قرن بر سر در دانشگاه میدرخشید و میدرخشد؛ در کرمانشاه؛ از شخصیتهایی چون: بیدل کرمانشاهی، بسمل کرمانشاهی، شباب کرمانشاهی، بیدار کرمانشاهی، غیرت کرمانشاهی، غلامرضا رشید یاسمی، محمدباقر میرزا خسروی، پدر رمان تاریخی ایران آقا علی علماء، آقامحمد مهدی فیض، علی محمد افغانی، کیوان سمیعی، پرتو کرمانشاهی، آقا مرتضی نجومی و... دهها رجال برجسته علمی و فرهنگی کرمانشاهی یاد و نامی نیست درحالی که در همین شهر ما عناوین بی مسمایی چون بلوار زن (؟!)، بلوار حقیقت (؟!) و سالن انتظار و ... داریم. سهم اخبار فرهنگی استان در صدا و سیما جمعاً شاید به 2٪ در روز نرسد (؟!)
میراث فرهنگی و صنایع دستی؛ یکی از مؤلفه های برجسته فرهنگی و هنری و اقتصادی کرمانشاه است، می دانیم که در ظرفیت جهانی دارای رتبة (10) دهم و در مرحلة اجرا رتبه 98 (نود و هشتم) را داریم، کرمانشاه صاحب 4000 (چهار هزار) آثار باستانی و تاریخی است که 2000 (دو هزار) اثر آن به ثبت رسیده است، کتیبة بیستون به عنوان اثر جهانی ثبت یونسکو شده است و مجموعه باستانی طاق بستان پروندهاش در حال بررسی برای ثبت یونسکو میباشد و در این جغرافیای مظلوم از دورة مادها تا اواخر قاجاریه آثار باستانی و تاریخی معتبر و دیدنی سنگی و آجری وجود دارد که تکیة معروف معاون الملک از نمونه های کمیاب اندیشة پایدار و رازآلود تشیع است، با طبیعتی چهار فصل که در هر زمان می توان هر چهار فصل را از بهار تا زمستان در این محدوده با اختلاف دمای بالغ بر بیست سانتیگراد جغرافیا از کنگاور تا قصر شیرین درک کرد با ادیان و مذاهب گوناگون و مراسمهایی با شکوه و رازآلود که نظر مراکز پژوهشی و توریسم جهانی را متوجه خود ساخته است و مشخصهای بی همتا به عنوان مهمانپذیر زوار عتبات عالیات که قرنها توان دو بال اعتقاد و اقتصاد اهالی بوده است و امروز به سبب عدم برنامه ریزی درست، نبود امکانات لازم برای توریسم وزوار چون، خدمات رفاهی و تفریحی، هتل و.... آنچه بر آن نگریستیم از این بهره مندی محروم و مهجور مانده است، غارهای جهانی پراو و قوری قلعه و دیوارة سنگی بیستون در زمینه های مربوط شهرت جهانی دارند اما ............. در کرمانشاه 70/000 (هفتاد هزار) هنرمند پیشهور در صنایع دستی با زندگی متوسط به سر می برند که در مرغوبیت کالای تولیدی خود رتبة اول کشوری را دارند و درتنوع صنایع دستی کشور حائز رتبة دوم می باشند که 40/000 (چهل هزار) نفر در دویست و پنجاه رشتة صنایع دستی تولید گران ساکت این مرز و بوم میباشند گلیم و گیوه از عمده صادرات صنایع دستی کرمانشاه است که در 9 (نه) ماهة اول امسال بیش از هشت میلیون دلار صادرات داشته است که سه میلیون دلار آن گیوه بوده است و عمدتاً توسط زنان زحمتکش و بزرگ منش این دیار بافته میشود، امسال (1392) صنایع دستی کرمانشاه (غرب کشور) نشان ملی دریافت کرد، شانزده هنرمند نشان ملی گرفتند و دوازده هنرمند دیگر حائز نشان مرغوبیت تولید شدند کرمانشاه هشت هزار بافنده دارد که سالانه 000/40 چهل هزار متر فرش تولید می کند و با سی هزار فرش باف، نیازمند بیست میلیارد تومان بودجه برای مجتمع کردن این صنعت است.
در کرمانشاه امور رنگرزی و پرداخت فرش و تهیه مواد اولیه و کارگاه های پرداخت هنری و فنی پیش و پس از بافت وجود ندارد پیشینة پررونق هنرها و صنایع دستی کرمانشاه که برای نخستین بار در کتاب جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان «دانشنامه کرمانشاهان» به معرفی پیشینه و یادآوری نام و یاد استادان آن فنون اقدام کردهام تاحال در راستای بازار مسگرها، آهنگرها، کلوچهپزها، زرگرها، زین سازها و...که یکی از پرطرفدارترین جاذبه های توریستی مشرق زمین است فکری به حال احیا و توسعه آن در این شهر نشده است کاروانسراهای صفوی بیستون و ... در انتظار واگذاری به بخش خصوصی با آجرهای ترمیمی و تازه منتظر است، مسیر جادهها از تابلوی نشانه های راهنمای توریسم خالی است و از تاسیسات خدماتی و رفاهی چون درمانگاه های مجهز، رستورانهای مجهز، هتلهای مجهز، بازارهای مجهز، آسایش قلبی در راه های آسفالته مرتب و بدون حادثه و از سیاستگذاران خبره که با سنگ بزرگ، پرتگاهی دیگر در مسیر ترمیم و توسعه این صنعت برندارد، خبری نیست و طرحهای ایده آلیستی با عنوان پرطمطراق پروژة ملی و .... آواز دهل است.
جاده ها این شریانهای اصلی و راه های مواصلاتی که لازمة نخستین صنعت توریسم را در همه جای جهان و در این گوشه از ایران تشکیل می دهند، در کرمانشاه 1860 نقطه حادثه خیز در جاده های مواصلاتی شناسایی شده اند که 85 (هشتاد و پنج) نقطة آن پرحادثه شناخته شده و تاکنون 37 نقطه آن از لحاظ فنی برطرف شده است این میزان با توجه به تردد ترانزیت سوخت در استان کرمانشاه کم نیست، 60 (شصت درصد) درصد جادهها صعب العبور و کوهستانی است، بعضی از روستاها هنوز از جاده های مالرو استفاده می کنند، در 92/5/26 گردنة نابسامان و حادثه خیز پاتاق آماده بهره برداری شد، راه های اورامانات و گیلان غرب و جوانرود و ثلاث از مسیر سرپل و قصر شیرین بهتر نیستند در جاده های یاد شده پوستة محافظ و یکدست به مرور زمان جای خود را به ریگهای قیرنما داده است در بعضی مسیرها آثار شنی تانکهای زمان جنگ هنوز بر روی جاده های مرزی موجود است، پیچهای تند، تصادفهای پی در پی، جاده کم عرض، زیر بار سنگین ترافیک ترانزیت .... حکایت درون و بیرون شهر ندارد و در خود داخل شهر کرمانشاه 261 نقطه حادثه خیز را شناسایی که در طول همین روزها تصادفات مرگ و میرهایی را در برداشته است.
کمربندی به جای اطراف شهر وسط شهر را طی می کند و در هر ساعت 4500 (چهار هزار و پانصد) کامیون و خودروی سنگین که ارمغانی جز دود و آلودگی محیط زیست برای مردم کرمانشاه ندارد، این شهر را به سوی مرز پرویز خان و خسروی طی می کند.
پرویزخان و خسروی و جوانرود و نودشه، نقاط ورودی و خروجی مرز ایران و عراق هستند پرویزخان که مهمترین نقطه صادرات و واردات استان کرمانشاه با حکومت اقلیم کردستان است، از لبنیات تا مصالح ساختمان، و ... همة نیازمندیهای چند هزار شرکت و مردم آن سامان از این نقطه صادر می شود یعنی 54 درصد از کل صادرات کشور از طریق کرمانشاه انجام می گیرد و کرمانشاه رتبه اول را در این زمینه در کشور دارد و سهم 291 میلیون دلاری گمرکات در چهار ماهه اول امسال، 99 درصد آن مربوط به حریم کردستان عراق بوده است در 92/6/23 افزایش 80 درصد (هشتاد درصدی) ترانزیت کالا از پایانه های پرویزخان که فعال ترین پایانة مرزی کشور در 27 پایانه کشور می باشد و از اوایل امسال طی شش ماه اول 200/000 نفر تردد با 120/000خروج و 80/000 ورود را دربرداشته و 82000 هشتاد و دو هزار دستگاه حمل مواد سوختی با وزن 2/200/000 تن سوخت را جابجا کرده اند گمرکات کرمانشاه، صادرات 541 میلیارد دلاری را در ظرف شش ماهة اول امسال به عراق داشته است. اما هنوز از منطقه ویژه اقتصادی که مقدمه و پلی برای منطقه آزاد تجاری است خبری نیست از چهار گمرک و سه بازارچه مرزی، منطقة پرویز خان که مهمترین نقطه است یکی از اسفبارترین اوضاع ساختمانی و رفاهی و خدمات و پارکینگ و اسکان و رستوران و حمل و نقل داخلی را دارد کار محوطه سازی آن 40درصد پیشرفت فیزیکی داشته است و در کل پروژه 50٪ پیش رفته است تاکنون سیزده میلیارد تومان هزینه شده است و بیش از بیست میلیارد تومان دیگر نیاز دارد تا بجایی برسد و بنا به گفته مسئولین در صورت تامین اعتبار و بودجه تا پایان خرداد 1393 به جایی قابل استفاده معقول می رسد (؟!)
کشاورزی و دامداری از دیگر داشته های قابل توجه استان کرمانشاه است علاوه بر روستاهای یکجانشین، 140/000 (یکصد و چهل هزار) نفر جمعیت در 14000 (چهارده هزار) خانوار عشایر کوچر در این استان زندگی می کنند که 30 ٪ (سی درصد) از مواد لبنی استان را تامین می نمایند و با تولید سالانه 16750 (شانزده هزار و هفتصد و پنجاه) تن گوشت، 245000 (دویست و چهل و پنج هزار) تن شیر، 600 (ششصد) تن روغن، 1000 (یک هزار) تن پشم سهمی قابل توجه در امر تولید و تامین اقلام یاد شده در سطح کشور دارد و در حالی که در استانهای دیگر پروژه های چند صد میلیاردی در امور عشایری درحال اجراست (!) در کرمانشاه، عشایر حتی به پروژه های یک میلیونی هم ورود نمی کنند (چرا؟)
با 146000 (یکصد و چهل و شش هزار) هکتار زمین زراعی در استان کرمانشاه و با تولید انواع محصولات مورد نیاز کشور در برداشت و تحویل غلات رتبه سوم کشوری را دارد و سالانه قریب 182000 (یکصد و هشتاد و دو هزار) تن غلات مازاد بر مصرف توسط 162 مرکز خرید از کشاورزان خریداری می شود این ناحیه در میزان تولید و نوع نخود رتبة اول را در ایران دارد که امسال به سبب عدم اجازة صادرات رنجهای فراوانی را برای کشتکاران این محصول به دنبال داشت، 83000 (هشتاد و سه هزار) تن برداشت سیب زمینی مناطق سرد و معتدل «کرمانشاه، کنگاور، روانسر» که به زودکاشت معروف است و در تیر ماه برداشت میشود که این بجز کاشته یاد شده در مناطق گرمسیر استان است.
و همچنین برداشت سالانة 330/000 (سیصد و سی هزار تن) چغندر قند که از بیست شهریور شروع میشود.
کشاورز سختکوش کرمانشاهی برای سرفرازی این آب و خاک با تمام ناسازگاریهای طبیعت و... به کاشته های کهن نیاکان اکتفا نکرده است در مناطق گرمسیر کرمانشاه 1500 (یکهزار و پانصد) هکتار زمین را به باغ زیتون تبدیل کرده است که 1100 (یکهزار و یکصد) هکتار آن درحال باروری و 4000 (چهار هزار) هکتار به صورت نهالستان در حال رشد است و در هر هکتار دو تن و بعضی مواقع تا سه و چهارتن محصول به دست میآورد که انواع کنسروی و روغنی دارد روغنی از اواخر مهر و کنسروی از اواسط شهریور برداشت میشود.
در مناطق سردسیر سالانه 2500 تن عسل از شهرستان صحنه و توابع توسط زنبورداران به بازار عرضه میشود و با اختصاص 200 (دویست هکتار) زمین مناسب به کاشت زعفران که گیاهی هفت ساله است امسال (1392 ش) یکصد کیلو زعفران از مزارع صحنه که زمان برداشت آن پانزدهم آبان میباشد بدست آمده است.
قصر شیرین با یکصد و هشتاد هکتار باغ خرما از نوع(اشرفی، خضراوی، زایدی) با 2300 (دو هزار و سیصد) تن خرما که از دهه سوم شهریور به مدت دو ماه شروع به برداشت می کند (چون باید به نارسی برداشت شود) به سبب فقدان بسته بندی مدرن در قصر شیرین توان رقابت ندارند و تمامی به مصرف شیره گرفتن و خرده فروشی می رسد، اوضاع آفت ریزگردها نخلستانهای مظلوم قصر شیرین را به افت شدید محصول خرما مبتلا کرده است و عدم رسیدگی به آنها احتمال نابودی این ثمر و محصول هزار ساله را می دهد.
از کرمانشاه، سالانه 3320 (سه هزار و سیصد و بیست) تن محصول ماهی استان به کشور عراق صادر می شود و 34 (سی و چهار) تن مصرف داخل استان تامین می شود و در قصر شیرین 11000 (یازده هزار) تن ماهی تولید که 103 (یکصد و سه) تن به مبلغ 490/000 (چهارصد و نود هزار) دلار صادر می شود همچنین سالانه 25 (بیست و پنج) تن میگوی پرورشی تولید دارد.
با اینکه 822 (هشتصد و بیست و دو) واحد مرغداری گوشتی در استان فعال است و سالانه 100/000 (یکصد هزار) تن تولید گوشت دارد اما از 18500 (هجده هزار و پانصد) تن تخم مرغ، 10/000 (ده هزار) تن تخم مرغ از تهران و قزوین به استان وارد می شود.
پاوه از لحاظ برداشت گردو در کشور مقام ششم را دارد، 11000 (یازده هزار) هکتار باغ گردو، 8700 (هشتهزار و هفتصد) هکتار باغات بارور این شهرستان که هر ساله از 15 شهریور تا 30 مهرماه قریب 17000 (هفده هزار) تن گردوی ارگانیک برداشت میشود.
در سطح استان کرمانشاه 43000 (چهل و سه هزار) هکتار باغ با 330/000 (سیصد و سی هزار) تن محصول وجود دارد.
در 2500 (دو هزار و پانصد) روستای استان 135000 (صد و سی و پنج هزار) واحد مسکونی غیرمقاوم وجود دارد که تنها 40/000 (چهل هزار) واحد آن مقاوم سازی شده است. هنوز (92/6/28) که این پژوهش در دست انجام بوده است روستاهای عثمانوند، جاده شوسه و برق نداشتند و 1700 (یکهزار و هفتصد) روستای استان هنوز در طرح هادی در حد میانگین کشوری نیستند.
آب که سرآغاز حیات و آبادانی و مایه زندگی محیط زیست است در کرمانشاه به سبب وجود بارندگی و مناطق کوهستانی و رودخانه ها و سراب از دیرباز نشانه قابل توجهی برای زیست و تولید و طبیعت و توریسم بوده است که امروز در ماه بهمن 1392 شش سد معتبر با 480 (چهارصد و هشتاد) میلیون مترمکعب آب ذخیره که با بارشهای پاییزی و زمستانی از اوایل مهر به میزان 296 میلیمتر تاحال دریافت داشته اند که 10درصد از پارسال بیشتر بوده است و 9 (نه) سد دیگر در دست اجرا دارند و نیز 9 (نه) سد دردست مطالعه اما با وجود 16٪ افزایش بارندگی بهاری امسال تابستان 16 (شانزده) روستای حیدریه در بی آبی تمام و 275 (دویست و هفتاد و پنج) روستا در کم آبی و 47 (چهل و هفت) روستای یک دهستان اصلاً آب نداشتند و با ایجاد 550 (پانصد و پنجاه) منبع برای آنان تامین آب می شد طبق گزارش حتی در زمستان 153 (یکصد و پنجاه و سه) روستا بدون آب به سر می برند و آب رسانی سیار دارند درحالی که آبرسانی با لوله هر مترمکعب 800 (هشتصد) تومان و با منبع هر مترمکعب 10/000 (ده هزار) تومان هزینه دارد و هر خانوار از یکصد و پنجاه تا دویست لیتر آب در روز آب مصرفی دارند و آب رسانی سیار با تنخواه، استانداری انجام می گیرد در سال 1392 چهل روستای بخش مرکزی هرسین از شدت بی آبی تخلیه شده بود و در مجموع از قریب 2000 (دو هزار) روستا نزدیک 500 (پانصد) روستا با کم آبی مواجه است، ودرحالی که برای ترمیم این امر دومیلیارد و هشتصد میلیون تومان هزینه شده است اما بنا به سخن مسئولان ذیربط سه میلیارد دیگر بودجه نیاز دارد، سراب نیلوفر که یکی از مشهورترین و پرآبترین سرابهای باستانی کرمانشاه است همانند زاینده رود با سیمایی کویری و پاره پاره تا بارشهای دهة سوم بهمن 1392 خشک و بی آب بود و با اتمام آبیاریهای پاییزه که از طریق چاه های بی شمار مجاز و غیرمجاز که گاهی تعداد آنها را در سطح استان بالغ بر بیست هزار می گویند انجام می گرفت، مجددا جانی تازه یافت.
کرمانشاه با 1700 (یکهزار و هفتصد) کیلومتر انشعاب آب شهری و 1300 (یکهزار و سیصد) کیلومتر فاضلاب شهری به سبب فرسودگی اگوهای سنتی و تخریبهای بی امان در بافت تاریخی شهر به ویژه در محدوده خیابانهای شریعتی، زمستانهایی اسفبار داشته که ساکنان اکثراً مجبور به ترک خانه و کاشانه می شوند.
مرگ بی صدای بلوطهای زاگرس فاجعه زیست محیطی دیگری که گریبان هفت استان ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری، خوزستان و لرستان، کرمانشاه و فارس را گرفته و آفت آنها بیماری قارچی زغالی است با وجود پراکندگی مناطق بحرانی استانهای ایلام لرستان و کرمانشاه به ترتیب دارای بیشترین مناطق بحرانی هستند، این بحران که از سال 1387 آغاز شده است براساس بررسیهای موسسه تحقیقات گیاه پزشکی و موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع وجود نوع سوسک چوب خوار و عوامل جانبی 300/000 (سیصد هزار) هکتار از جنگلهای بلوط را در وضع بحرانی قرار داده است ضمناً در قسمتهایی از جنگل های زاگرس به دلیل چرای بیش از حد دام و شخم زدن کف جنگل اجازة ادامة حیات از جنگلها گرفته شده و فقط درختان کهنسال باقی مانده اند که آنها نیز بعد از مدتی نابود می شوند در گزارش این بررسی آمده است؛ 95 ٪ (نود و پنج درصد)افرادی که وارد مناطق جنگلی میشوند نسبت به کارهایی که باید انجام دهند هیچ اطلاعی ندارند و اکنون توریسم و گردشگری در جنگلها به شدت مخرب و بی قاعده است؛ .... متاسفانه همیشه فکر می کنیم می توانیم بدون توجه کردن به تبعات پروژه ها اقدام کنیم و همین مدیریت غلط و غیراصولی باعث شده که طبیعت ما به سمت نابودی پیش برود هرجا نهر آبی وجود دارد، نظام خاصی در اکوسیستم آن منطقه به وجود آورده و همه منابع زیستی اطراف به آن وابسته است و هر تغییری که در دیم آبی مناطق به وجود آید در نهایت باعث نابودی منطقه می شود.
آفت دیگر ریزگردها است که از عوارض جنگ و نتیجه تغییر مسیر آبهای دجله و فرات است که به بهانه تقویت کشتزارهای جنوبی منطقه موصل در ایام جنگ به دستور صدام حسین انجام و موجب طغیان خاکی و خشم کویری هورالعظیم شده، طوفان ریزگردها منطقه را دربرگرفت و استان کرمانشاه نیز در جغرافیای این طوفان وحشتناک قرار گرفته است که برای علاج آن بودجه پانصد و پنجاه میلیارد تومانی اختصاص داده شده است مضافاً ایجاد کارخانه های آلاینده در نفس کش شهر و وجود و تردد 26000 (بیست و شش هزار) خودرو اسقاطی در خیابانهای شهر مزید بر علت است.
در اجرای سفر مقام رهبری به کرمانشاه 151 (یکصد و پنجاه و یک) مصوبه و 186 (یکصد و هشتاد و شش) پروژه با تصویب چهارده هزار میلیارد تومان که هفت هزار میلیارد تومان آن از منابع دولتی تامین شده است و این میزان معادل پانزده سال منابع مصوبه استان است مسئله راه آهن و پالایشگاه آناهیتا پروژه های کلان و ناتمام کرمانشاه به شمار می روند.
نتیجه این که، کرمانشاه حتی به میانگین توسعه کشور نرسیده است.
در پایان، امروز در حوزه فرهنگ، کرمانشاه به جای کالبدشکافی تاریخی به ابراز احساسات تاریخی و غوغاگری رجالی دچار شده است و به جای تداوم تاریخ اندیشه به تکرار بیحاصل روایات بی سند در عرصة پژوهش گسترش می دهد البته جامعه ای که به ناخودآگاهی تاریخی برسد همیشه در تاریکی قدم می زند درعرصه فرهنگ عدم برنامه ی آسیب شناسی در تمام زمینه های مربوط به توسعه و سیاست اندیشی به جای نگاه سیاسی و همچنین عدم همسویی تمام دستگاهها و مراکز و مجریان در یک برنامه ریزی درست، سر و سامان کامل ساختاری و سازمانی ورودیهای اقتصادی و گمرکات و مرزهای (تجاری، توریسم تفریحی، زیارتی و...)، تشکیل اطاق فکری برای رونق و اصلاح همه جانبه در کرمانشاه به ویژه رونق علوم انسانی و تشکیل سمینارهای آسیب شناسی با هسمو شدن تمامی نیروهای پراکنده در هر حوزه به ویژه بخش فرهنگ، صنعت و تجارت و اقتصاد گردشگری و محیط زیست علاج معضلات یاد شده است زیرا کارآفرینی تنها کارساز نیست، آنچه جامعه فعال و جوان استان کرمانشاه را در مسئله اشتغال رنج میدهد جهل نسبت به کار است که اصولا اشتغال بعد از جنگ برپایه مناسبات و ارتباطهای مربوط و بدون مهارت آموزی لازم انجام گرفته است و امروز از پائینترین مرتبة خدماتی تا بالاترین سمت اجرایی یک دایرة اداری در حین خدمت با کم و کیف و زیر و بم وظایف خود آشنا شده اند و جهل نسبت به کار و امور محوله معضلات طولانی اجتماعی و اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی را به دنبال دارد به ویژه برای حوزه های عمومی، گسترش مهارت آموزی در بین جوانان جویای کار پنجره امیدیست که از وابستگی شغلی آنها به جغرافیای خاص مانع می شود. از سوی دیگر به حداکثر رساندن سهم گردشگری در ایجاد فرصتهای شغلی، انجام مطالعات در زمینه های فراهم آوردن بستر مناسب جهت احداث زیرساختهای گردشگری و گسترش پژوهشهای تاریخی، فرهنگی در جهت شناسایی و مستندسازی آثار و ابنیه تاریخی، فرهنگی و مذهبی، تلاش در جهت افزایش ماندگاری مسافران در استان به عنوان استان مقصد گردشگری و توسعه و ساماندهی گردشگری طبیعی، تاریخی، مذهبی، ورزشی، درمانی، و حتی تحصیلی با برقراری یک نظام موثر شاخص جهت مدیریت منابع گردشگری و ایجاد ارتباط میان کشورهای همسایه با توسعة فن آوری اطلاعات و به کارگیری آن در صنعت گردشگری در حد بالایی از خواسته های استان را پوشش خواهد داد.
در پایان یادآور می شوم که آمار و ارقام آمده در این گزارش کند و کاوهای فرهنگی در زمینة تالیف و پژوهش تاریخ اجتماعی کرمانشاهان از دورة صفویه تا عصر حاضر است که در راستای تحقیق هجده جلدی دانشنامه کرمانشاهان صورت پذیرفته است.